قبضه کمان، دفلکس یا رفلکس؟ انتخاب با شماست.
سلام
قبلا گفتم که یه مقاله در مورد قبضه کمان کامپوند پیدا کردم . شما چه نوع قبضه ای را انتخاب می کنید. قبضه ها به دو دسته کلی تقسیم می شوند و هر کدام مزایا و معایب خاص خودشان را دارند.
قبضه ها از سال 1969 که کمان کامپوند توسط ویلبر آلن ساخته شد، راه طولانی را طی کردند اما در واقع روش ساخت و تکنولوژی آن هنوز یکسان است.
ترکیب (قبضه های رفلکس و دفلکس)
دو مدل رفلکس و دفلکس با هم تفاوت دارند و شما باید بدانید که این تفاوت در چه هست. رفلکس و دفلکس از نظر کشیدن و خط کشش از جلو قسمت قبضه، جایی که لیمب ها از بالا و در محل مشابه از پایین به قبضه متصل می شوند قابل مقایسه هستند. یک خط فرضی از جایی که فرورفتگی گریپ یا دسته وجود دارد و همین خط از بالا و پایین قبضه تصور کنید. اگر این خط (خط فرضی بالا و پایین قبضه) پشت خط گریپ باشد قبضه شما دفلکس و اگر خط بالا و پایین قبضه جلوی خط گریپ باشد قبضه شما رفلکس می باشد.
این مثال خوبی برای اشاره به کمان و اینکه نوع قبضه رفلکس یا دفلکس هست، می باشد. هر چند امروزه پیدا کردن یک کمان کامپوند قبضه دفلکس بسیار مشکل می باشد. سوال قدیمی که قبضه رفلکس بهتر است یا دفلکس؟ تبدیل به یک جنگ قدیمی شده است و شاید تا مدت ها ادامه یابد (زیرا هر کدام دارای ویژگی منحصر به فردی است). این قبضه ها از هر نوع تاثیر زیادی روی پرتاب کمان دارند. با یکی از انها شما چرخه کشیدن نرم و پرتاب نرم و خطای کمتر را تجربه می کنید اما سرعت بالایی را احساس نمی کنید (دفلکس) و با یکی دیگر سرعت به شکل محسوسی بالا است اما درصد خطا هنگام پرتاب تیر هم با سرعت بالای آن افزایش می یابد (رفلکس).
برای فهمیدن بهتر این مسئله و تفاوت میان این قبضه ها، شما باید مفهوم برسینگ های و تاثیر آن در توانایی پرتاب کمان را بدانید. برسینگ های یک اندازه هست که از سوی کمپانی ها به سختی منتشر می شود. این اندازه، فاصله بین دهانه گریپ یا دسته و زه است حد فاصل بین رست و ناک این پوینت.
اگر فاصله برسینگ های زیاد باشد خطا در پرتاب کمتر می شود چون تیر مدت کمتری در ارتباط با زه می ماند و همین اشتباهات تیرانداز در پرتاب تیر به همان اندازه کمتر تاثیر گذار است. این می تواند دلیل دیگه ای باشد برای اینکه چرا برسینگ های زیاد کمان را کند می کند. همه چیز دقیقا با برسینگ های کمان در تضاد است. اگر زه برای مدت زیادی با تیر در تماس باشد شتاب حرکت بیشتر می شود اما اشتباهات تیرانداز هم بیشتر تاثیر گذار می شود.
قبضه دفلکس
با اینکه به نظر می رسد یک طراحی قدیمی باشد هنوز کمپانی هایی هستند که قبضه دفلکس را تولید می کنند. همانطور که در بالا اشاره شد، در قبضه های دفلکس، اشتباهات تیرانداز چندان تاثیر گذار نیست به این دلیل که میزان برسینگ های از گریپ زیاد است و همین موجب خطای کمتر و تاثیر پذیری کمتر می شود. چون تیر در زمان ترک کمان، فاصله بیشتری روی رست طی می کند. اما دلیلی که به نظر می رسد تولید آن کمتر باشد این است که توانایی زیادی در ایجاد سرعت مانند قبضه رفلکس ندارد. مزیت دیگه قبضه دفلکس این هست که نشانه گیری با آن راحت تر است و هندسه طراحی ان طوری هست که باعث می شه گشتاور (چرخش به چپ یا راست) کمتری داشته باشد چون سرعت و فشار زیاد دلیل حرکت به چپ و راست است. به هر حال این کمان از این جهت بسیار خوبه که گشتاور کمتری در هنگام پرتاب دارد.
قبضه رفلکس
بدون هیچ شکی بیشترین مدل قبضه در فروشگاه های کمان، قبضه رفلکس است.چرا؟ به علت توانایی ایجاد سرعت بالا! اما با افزایش سرعت، در کنترل کمان و خطا در هنگام پرتاب مشکلاتی ایجاد می شود. این قبضه به سبب قرارگیری گریپ در پشت خط فرضی بالا و پایین قبضه دارای برسینگ های کوتاه تری است. وقتی که لیمب ها به حالت عمودتری نسبت به قبضه باشند، برسینگ های کوتاه تر می شود اما با ابداع لیمب های موازی این مشکل زیاد یا کم حل شده است. سازندگان قادر بودند کمان را با برسینگ های 7 اینچ بسازند که این عدد بین همه پذیرفته شده بود. روش لیمب موازی باعث می شد تا حدی برسینگ های افزایش پیدا کند و در ضمن سرعت هم زیاد دستخوش تغییر نشود.
قبضه های این لاین
در این قبضه ها محل قرار گیری رست بر روی خط فرضی محل قرار گیری لیمب بر روی قبضه می باشد. این قبضه ها دارای خطا و سرعت زیاد هستند و در مسافت کارایی خوبی دارند.
پیشرفت هایی در تولید قبضه
اگر شما نگاهی به قبضه های ده سال پیش بکنید می بینید که این قبضه ها کوتاه تر از قبضه های امروزی هستند. به این دلیل که ترکیب قبضه رفلکس و لیمب موازی بر ساخت کمان مسلط شده است. همچنانکه لیمب بلندتر شده و به زاویه 90 درجه نزدیک شده، قبضه هم بلندتر شده تا اندازه اکسل به اکسل بلندتری بسازد. اگر شما لیمب موازی روی کمان 10 سال یا 15 سال پیش بگذارید،کمانی خواهید داشت که طول اکسل به اکسل آن 19 یا 20 است و این عملا پرتاب را غیر ممکن می کند. با افزایش طول قبضه، کمان سنگین تر شده که در نتیجه قسمت هایی از آن را برش می دهند (خالی می کنند) تا وزن آن کمتر بشود و در عین حال قبضه محکم و سفت باشد.
